در حالی که بیش از چهار روز از حادثه هولناک و تروریستی کشتار شیعیان سوری در یک ایست بازرسی ادلب در شمال سوریه می گذرد، اما واکنش ها به این حادثه در غرب تنها به صدور چند پیام محکومیت محدود شده است.
نیمه شب شنبه بود که تعداد زیادی از مسافران اتوبوسی که حامل ساکنان دو شهرک عمدتا شیعه نشین فوعه و کفریا در انتظار خروج در ایست بازرسی به سر می بردند، با انفجار تروریستی یک دستگاه خودرو سواری جان خود را از دست دادند.
مسافران این اتوبوس بخشی از کاروان ساکنان شهرک فوعه و کفریا در حومه ادلب به شمار می رفتند که براساس موافقت صورت گرفته میان دولت سوریه و گروه های شورشی و تروریستی، اجازه خروج از مناطق تحت محاصره را پس از نزدیک به دو سال بدست آورده بودند. اهالی شهرک فوعه و کفریا در حومه ادلب به عنوان بخشی از شیعیان سوری از حدود 2 سال پیش در محاصره گروه های شورشی و تروریستی به سر می بردند و در این مدت دولت سوریه از طریق بالگرد برخی نیارهای حیاتی و غذایی را به آن ها می رساند. با این حال در نتیجه توافقی که میان دولت سوریه و گروه های شورشی صورت گرفت، قرار شد تا ساکنان تحت محاصره این دو شهرک شمالی سوریه در ازای آزادی برخی اسرای گروه های شورشی از جانب دولت دمشق، اجازه خروج پیدا کنند.
با وجود توافق گروه های شورشی برای آغاز خروج ساکنان تحت محاصره اما کاروان اتوبوس ها از همان ابتدا طی چند مرحله با ممانعت گروه های شورشی در ایست های بازرسی حومه ادلب مجبور به توقف شد، تا آن که در یکی از آخرین ایست های بازرسی پس از انتظار دو روزه غیرنظامیان برای خروج، کاروان اهالی فوعه و کفریا هدف یکی از شدیدترین حملات تروریستی از جانب گروه های شورشی واقع شد.
گفته شد که یک خودرو پس از آنکه شروع به توزیع مواد غذایی در میان مسافران کرد و بعد از اینکه کودکان دور آن جمع شدند، منفجر گردید. میزان تلفات انسانی این جنایت هولناک و همچنین تصاویر منتشر شده از آن در بسیاری از رسانه های منطقه ای و بین المللی روز شنبه را به (شنبه سیاه) برای شیعیان فوعه و کفریا تبدیل کرد. منابع بیمارستانی اعلام کردند بر اثر این انفجار انتحاری، دستکم ۱۰۰ تن شهید و بیش از ۵۰۰ نفر زخمی شده اند.
با این حال اگرچه گروه خاصی مسئولیت حادثه تروریستی فوعه و کفریا را برعهده نگرفت، اما به مانند دیگر عملیات های مشابه پیشین این اقدام بخشی از تلاش گروه های شورشی و ضد دولتی سوری با هدف فشار بر دولت سوریه عنوان شد. از طرف دیگر ابعاد انسانی و دردآور قتل عام تروریستی غیرنظامیان فوعه و کفریا تا بدان جا بود که یک روز پس از این حادثه صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل موسوم به یونیسف ضمن درخواست برای پایان دادن به بحران سوریه اعلام کرد که در حمله تروریستی علیه غیرنظامیان فوعه و کفریا در ایست بازرسی الرشدین، بیش از 60 کودک کشته شدند. این 60 کودک علاوه بر 50 زن و مرد غیرنظامی دیگری بود که در این حادثه جان خود را از دست داده بودند.
با وجود عمق فاجعه حادثه تروریستی الراشدین، اما واکنش های بین المللی به آن بسیار دیرهنگام و محدود به چند پیام کوتاه در ارتباط با محکومیت این اقدام بود. اگر واکنش مسکو، تهران و دبیرکل سازمان ملل را در ساعات نخست وقوع حادثه الراشدین فاکتور بگیریم، دیگر واکنش های بین المللی را یک روز بعد و حتی روزهای بعد از این حادثه باید دنبال کرد. در میان کشورهای اروپایی، فرانسه یک روز پس از حادثه الراشدین آن را محکوم کرد و سایر کشورهای اروپایی به مانند گذشته سکوت معناداری را در مقابل اقدامات تروریستی گروه های تروریستی مخالف بشاراسد در پیش گرفتند. همین سکوت را کاخ سفید نیز در پیش گرفت و در حالی که ترامپ بهانه مورد نیاز برای حمله موشکی اخیر خود را علیه دولت سوریه، انتشار عکس کودکان قربانی سوری عنوان کرده بود، اما در مقابل خبر کشتار60 کودک سوری در الراشدین و در ایست بازرسی گروه های شورشی مخالف بشار اسد، سکوت در پیش گرفت. در نهایت نیز یکی از آخرین و دیرهنگام ترین واکنش ها را وزارت خارجه عربستان از خود نشان داد که پس از اعلام سفر احتمالی عادل جبیر به مسکو و در آستانه این سفر، حملات تروریستی الراشدین را علیه غیرنظامیان و شیعیان فوعه و کفریا محکوم کرد. نوعی واکنش دیرهنگام که به نظر می رسید متاثر از سفر پیش روی وزیرخارجه عربستان به روسیه صورت گرفته است و شاید به نوعی دیگر محکومیت حادثه الراشدین توسط ریاض، تلاشی از جانب سعودی ها برای مهیا نمودن و مقدمات سفر عادل الجبیر به مسکو ارزیابی شود.
از طرف دیگر وقتی سابقه واکنش های غرب در حوادث پیشین سوریه را مورد ارزیابی و بررسی قرار می دهیم این رفتار دوگانه به خوبی روشن میسازد که رفتارهای غربی تحت عناوین حقوق انسان دوستانه یا حقوق بشر وقتی نمود پیدا می کند که در آن اتهاماتی علیه دولت سوریه در رسانه ها عنوان و برجسته می شود. لذا در بیشتر عملیات های خشونت باری که مسئولیت آن بطور کامل متوجه گروه های شورشی و تروریستی ضد دولت در سوریه است، عکس العمل غرب و اتحادیه اروپا بطور معمول و بصورت تکراری به سکوت یا حداکثر به صدور یک بیانیه کوتاه در محکومیت این گونه موضوعات محدود می شود. به عنوان مثال انتشار عکسی از آسیب جسمی کودک سوری در یک آمبولانس در جریان آزادسازی شهر حلب از اشغال گروه های شورشی ضد دولتی، فرانسه و بریتانیا را بصورت مشترک به درخواست تشکیل جلسه فوری در شوای امنیت واداشت، اما حال با وجود گذشت چهار روز از کشتار 100 زن و کودک سوری که با حمایت دولت سوریه در حال انتقال از فوعه و کفریا به جنوب سوریه بودند، هیچ گونه واکنشی را از جانب پاریس یا لندن و یا سایر اعضای غربی شورای امنیت برای درخواست تشکیل جلسه نداشته است.
در این ارتباط، این ابهام مطرح است که چرا شورای امنیت و اعضای غربی این شورا واکنشی را نسبت به حادثه قتل عام الراشدین سوریه دنبال نکرده اند؟ شاید بتوان عدم تحرک و عدم اقدام شورای امنیت را در ارتباط با حادثه الراشدین مرتبط با مواضع و رویکرد اعضای غربی این شورا به دولت سوریه و مخالفان شورشی و تروریستی دولت سوریه عنوان کرد. در واقع می توان گفت محکومیت حادثه الراشدین سوریه به معنای محکومیت گروه های ضد دولتی و شورشی حاضر در سوریه است که غرب حاضر است با هدف سقوط دولت مستقر در سوریه از محکومیت و ابراز انزجار از آنان صرف نظر کند. براین اساس موضوع سوریه و بحران های جاری در این کشور همچنان با گذشت شش سال برای غرب بیش از آن که ماهیت انسانی و حقوق بشری داشته باشد، همراه با نوعی اهداف سیاسی است. اهداف سیاسی که باعث می شود اقدامات و جنایات گروه های ضددولتی و شورشی نادیده انگاشته و با سکوت همراه شود و در مقابل مبارزه نیروهای دولتی و متحدان دمشق با شورشیان مسلح را تحت عنوان اقدامات ضدبشری برجسته نماید. با توجه به همین هدف و رویکرد سیاسی غرب به مسئله سوریه می باشد که شورای امنیت در مقابل حادثه قتل عام تروریستی الراشدین هیچ گونه عکس العملی ندارد. گویی که برگزاری جلسات شورای امنیت نیز در مورد سوریه نوعی روش سلیقه ای را به خود گرفته است.
براین اساس با توجه به بروز این گونه واکنش و رفتار دوگانه غرب در قبال حوادث خشونت بار و ضدانسانی سوریه، آیا می توان سیاست و رویکرد اتحادیه اروپا و آمریکا را در موضوع بحران سوریه در راستای حفظ حقوق بشر ارزیابی کرد؟ پاسخ به این پرسش را در نوع رفتارها و واکنش های متضاد و دوگانه غرب به حوادث سوریه می توان دنبال کرد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/6165